شادم
سلام اصلا روحیه ام عوض شده این دو سه روزه با اجازتون آخر هفته یعنی 16 بهمن تولدمه ( مطلب برای هفته قبل هست.) دومین تولدی که آرمان هم کنارمه... حالا بذار قضیه ی شادم رو بگم : دو سه روزه که آرمان رو پا نمیخوابه و من خودمو میزنم به خواب که مثلا آرمانم بخوابه...یه چراغ خواب کم نور هم تو اتاق روشن میذارم و بقیه جاهارو خاموش میکنم و خونه هم در سکوت کامله. آرمان اول چهار دست پا اینور اونور میره و بعد میاد خودشو میچسبونه به من دست میکشه رو صورتم یا با موهام بازی میکنه یعنی نمیییییییدونید من چه کیفی میکنم هی مثلا میخواد منو بیدار کنه و تکونم میده....منم چشام نیمه باز نگاش میکنم... رو کله ام میخوابه بعد میاد رو کمرم.....
نویسنده :
مامان الهام جانِ جانان
17:44